نوشته شده توسط : hekmat

مشاهده ویدیو

 



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: بازدید از این مطلب : 1939
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 21 تير 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : hekmat

مشاهده+دانلود

 

کلیپ انگیزشی

بعضی موقع ها باید از بچه ها یاد بگیری

لبخندچشمک



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: بازدید از این مطلب : 1954
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 خرداد 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : hekmat

ختلال جنسی در مردان

سایر مطالب در بخش مسائل جنسی مردان


اختلال عملکرد جنسی در مردان, به عدم توانائی در رسیدن به رابطه رضایت بخش جنسی اطلاق می گردد. ممکن است ناشی ازناکافی بودن نعوظ، اشکال در ریخته شدن مایع منی به مجرای پروستاتیک و یا اشکال در انزال باشد. ناتوانی جنسی شامل انواع زیر است:
اشکال در نعوظ: به معنی عدم توانائی در ایجاد و حفظ نعوظ سفت بوده که امکان دخول به واژن و رابطه رضایت بخش جنسی را نمیدهد
انزال زودرس: به انزال کنترل نشده قبل یا مدت کوتاهی بعد از ورود آلت به واژن اطلاق می شود.
انزال دیررس: به انزال دیررس اشاره دارد.
انزال برگشتی: به معنی برگشت مایع منی به داخل مثانه در حین انزال بوده و ناشی از نارسائی مکانیسم گردن مثانه است
آمارها چه می گویند:
در بین سنین ۷۰-۴۰ سالگی, در ۵۲% افراد به درجات مختلف اختلال نعوظ وجود دارد. ۱۷% این موارد خفیف, ۲۵% متوسط و ۱۰% دیگر شدید است. با افزایش سن به خصوص موارد متوسط و شدید ۳-۲ برابر شایعتر می شوند. از عوامل مستعد کننده می توان به دیابت قندی, بیماری قلبی , فشار خون بالا و کمبود HDL( مرتبط با چربی خون) اشاره کرد. عوامل روانی یا پسیکولوژیک( نظیر افسردگی خشم…) نیز در اختلال عملکرد جنسی موثرند. انواع دیگر اختلال عملکرد جنسی که بسیار شایع هستند شامل انزال زودرس ۲۸% فقدان تمایل جنسی ۱۶% و اضطراب در هنگام نزدیکی ۱۷% می باشد.


پاتوژنز:
در نعوظ عوامل روانی ,عصبی, هورمونی, شریانی وریدی و سینوزوئیدی دخالت دارند. مواردی که بیش از یک عامل دارند و یا اینکه علل آنها بطور دقیق مشخص نمی باشد.. تحت عنوان علل دیگر بحث شده اند

اختلالات روانی
تئوریهای اولیه اشکال نعوظ را به اضطراب نسبت میدادند. در دهه ۱۹۵۰ اعتقاد بر این بود که علت ۹۰% موارد اختلال نعوظ پسیکولوژیک است. امروزه با پیشرفت روشهای تشخیصی مشخص شده است که علت بیش از ۵۰% ناتوانائیهای جنسی ارگانیک است و این درصد در سنین بالاتر بیشتر است. پاتوژنز ناتوانی جنسی با منشا روانی ناشناخته است. فعالیت بیش از حد سمپاتیک و مهار آزاد شدن نوروترانسمیترز ها از فرضیه های مطرح شده هستتند.

اختلالات عصبی
ناتوانی جنسی به علت اختلالت نعوظ ممکن است ناشی از بیماری مغزی طناب نخاعی اعصاب کاورنوس و پودندال.. پایانه های انتهائی اعصاب و گیرنده ها باشد. حدود ۹۵% بیماران با ضایعه کامل نرون محرکه فوقانی توانائی نعوظ دارند.ولی فقط ۲۵% بیماران با ضایعه نرون محرکه تحتانی دارای نعوظ می باشند. در ۹۰% ضایعات ناکامل نعوظ حفظ می شود. بیماریهای اختلال عملکرد مغز.. مثل سرطانها صرع حوادث عروق مغزی پارکینسون آلزایمر اغلب باعث کاهش میل جنسی می شوند. اختلال نعوظ در این موارد دیده نمی شود.

اختلالات طناب نخاعی( مانند اسپاینا بی فایدا, فتق دیسک , سیرنگو میلی , تومور طناب نخاعی, تابس دور سالیس , بیماری ام اس) راه های آوران و یا وابران را درگیر میکند. اختلال اعصاب کاورنو و پودندال( آسیب مستقیم به اعصاب در تروما , جراحی رادیکال پروستاتکتومی و یا جراحی رکتوم) راه های ارتباطی را قطع میکنند. نوروپاتی محیطی مانند آنچه که در دیابت قندی الکلیسم مزمن و یا کمبود ویتامین دیده میشود به پایانه های عصبی آسیب وارد کرده و باعث کاهش ناقلین شیمیائی میشود.

اختلالات هورمونی
دیابت قندی شایعترین بیماری هورمونی است که با اختلال نعوظ همراه است. ناتوانی جنسی در دیابت عمدتا به علت عروقی, عصبی و روحی روانی است. کم کاری غدد جنسی در اثرسرطان های غده های مغزی, درمان با استروژن یا ترکیبات ضد آندروژن و برداشتن بیضه ها( ارکیکتومی) برای سرطان پروستات ممکن است میل جنسی و نعوظ های شبانه را مهار نماید. ناتوانی جنسی متعاقب پرولاکتین بالا( مهار تمایلات جنسی) پرکاری تیروئید, کم کاری تیروئید سندروم کوشینگ و بیماری آدیسون ایجاد می شود.

اختلالات شریانی
هنگامی که آلت تناسلی در حالت شل می باشد, کمترین مقدار خون که فقط جهت رفع نیاز های متابولیک است وارد جسم غاری میشود و سطح گاز های خون در جسم غاری مشابه سطح آنها در خون وریدی است. پس از تحریک جنسی بطور ناگهانی مقدار زیادی خون شریانی وارد آرتریولهای متسع می شود.

تا تمام سیستم سینوزوئیدی را باز کند و تعادل جدیدی در فشار ( حدود ۱۰۰ میلی متر جیوه) برقرار نماید( نعوظ کامل) ; در همین زمان برای حفط نعوظ فقط مقادیر آستانه ای جریان خون وارد جسم غاری میشوند و آن را ترک میکنند. تنگ شدن مجرای شریانی بعلت سخت شدن جدار شریان منجر به افت شریان در شریان های کاورنوس و کاهش جریان خون شریانی میشود که قادر است فقط بخشی از سیستم سینوزوئیدال را پر نماید و این فشار در جدار سیوزوئید ها جهت مسدود کردن ورید ها کافی نیست این نارسائی شریانی منجر به نعوظ ناقص یا عدم توانائی در حفظ نعوظ اولیه می شود.

دارو ها و اختلالات جنسی : این داروها باعث ناباروری موقتی میشوند:
کتوکونازول- اسپیرینولاکتون- الکل- سایمتدین- داروهای نشاط آور مثل ماری جوانا- هروئین- متادون-داروهائی که بعنوان شیمی درمانی ضد سرطان به حساب میاد.

اما یک دسته دیگر داروها هستند که روی مراحل جنسی اثر موقتی دارند, یعنی هنگام نعوظ یا انزال دلخواه ایجا داختلال میکنندتمامی داروهای ضد فشار خون,متیل دوپا- کلونیدین- رزرپین, میل جنسی رو کم میکنند. داروهای بتا بلوکر هم میل جنسیرو کم میکنند-اسپیرینولاکتون, داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای و مهار کننده های منو امینواکسیداز هم میل جنسی رو کم میکنند .

فنوتیازین ها, بنزودیازپین ها, باربیتوراتها ناتوانی جنسی یعنی همان اختلال نعوظ و انزال میدن… تزکیبات حاوی هورمون های زنانه , مثل استروژن و ترکیبات ضد هورمون های مردانه هم ( مثل سایمیدین کتوکونازول سیپروترون استات) باعث ناتوانی موقتی میشن… البته الکل و کشیدن سیگار اگر بطور مزمن مصرف بشن..خطر آسیب دائمی دستگاه تولید مثل را دارد.
بیماریهای سیستمیک و سایر اختلالات : ۱-دیابت قندی:
ناتوانی جنسی در بیش از ۲۵% افراد جوان مبتلا به دیابت و ۷۵% بیماران مسن دیابتی دیده میشود. دیابت قندی روی سیستم عصبی و عروقی اختلال ایجاد میکند. بالا بودن قند خون اثری روی نعوظ ندارد.

۲- بیماریهای کلیوی:
در ۵۰% بیمارانی که دیالیز می شوند ناتوانی جنسی دیده میشود که عوامل زیر در آن دخالت دارند: کاهش غلظت تستوسترون سرم, نوروپاتی دستگاه خودکار, تسریع بیماریهای عروقی, مصرف داروهای مختلف, بدتر شدن بیماری اولیه و استرس های روانی. در یک مطالعه مشخص شد با پیوند کلیه, توانائی جنسی(potency) در ۷۵% بیماران بهبود می یابد.

۳- سایر بیماریها:
بیماران مبتلا به آنژین صدری نارسائی قلبی و یا بیمارانی که از انفارکتوس قلبی جان سالم بدر برده اند بعلت اضطراب نارسائی شریانی و یا اثرات داروهای قلبی دچار ناتوانی جنسی می شوند. همچنین اضطراب عامل اصلی ناتوانی جنسی در بیماران مبتلا به آمفیزم شدید است. اگر چه بالابودن فشار شریانی در بین بیمارانی که ناتوانی جنسی دارند شایع است ولی تحقیقات نشان داده ناتوانی جنسی در بیماران فشار خونی نسبت به گروه کنترل تنها کمی بیشتر بوده است.

تشخیص و درمان:
بررسی بیماران باید شامل اخذ شرح حال دقیق معاینه فیزیکی مصاحبه با شریک جنسی انجام آزمایشات روتین نظیر شمارش خون کامل ادرار قند خون ناشتا کراتینین سرم سطح سرمی تستوسترون در صبح و غلظت پرولاکتین باشد. در بیمارانی که علائم بیماری پروستات دارند بررسی ترشحات لازم است.



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: بازدید از این مطلب : 1283
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 28 آذر 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : hekmat

ازدواج به شرط چاقو!

شکاک‌ها با لحن بازجویانه با شما صحبت می‌کنند و همیشه در حال چک کردنتان هستند.شکاک‌ها به صورت پیش فرض شما را مجرم می‌دانند، منتها مجرمی که هنوز جرمش ثابت نشده.

«چرا تو شب‌ها آن‌قدر خرخر می‌کنی؟»،«وقتی داری چای می‌خوری،هورت نکش»، «چقدر با تلفن حرف می‌زنی؟یک ساعته پشت خطم!»، اینها فقط نمونه‌ای از جملاتی است که بعد از پایان دوران خوش مجردی از زبان همسر جان خواهید شنید. هرکسی یک مقدار باهوش باشد، می‌داند که یک آدم مجرد خیلی راحت‌تر زندگی می‌کند، بدون مسؤولیت‌های سنگین زندگی دونفره اما یک آدم عاقل به وقتش می‌فهمد که باید ازدواج کند و از لذت‌های دنیای مجردی خداحافظی کند اما چند نفر این زمان را درست تشخیص می‌دهند، چند نفر هول می‌شوند و انتخاب درستی انجام نمی‌دهند و زندگی مشترک خوبی را تجربه نمی‌کنند؟ هنوز هم خیلی‌ها هستند که به محض تمام شدن درس به فکر ازدواج می‌افتند، بی‌آنکه بدانند واقعا از نظر شخصیتی آمادگی ازدواج دارند یا نه. برای اینکه مطمئن شوید حتما آمادگی و شرایط ازدواج را دارید، این موارد را در خودتان چک کنید.

همه قاطی مرغ‌ها نمی‌شوند

بعضی‌ها فکر می‌کنند حتما باید در زمان خاصی که معمولا بزرگترها بهتر تشخیص می‌دهند، ازدواج کنند. اصلا هم مهم نیست که هدفشان را از ازدواج نمی‌دانند. ازدواج برای این افراد کاری است که باید انجام شود، مثل سربازی رفتن یا مدرسه رفتن اما برخی واقعا آمادگی ازدواج ندارند، ربطی هم به سن و سال ندارد. ازدواج یک کار جدی است و هرکسی اهل به دوش گرفتن این مسؤولیت بزرگ نیست.

ازدواج شبیه دانشگاه رفتن است، هرکسی به درد دانشگاه رفتن نمی‌خورد. از بین کسانی هم که به دانشگاه می‌روند، فقط بعضی‌ها موفق می‌شوند. پس اول باید این موضوع را کاملا درک کنیم که ازدواج مساله ساده‌ای نیست، ضمن اینکه از طرفی هم نباید بیش از حد ازدواج را بزرگ کنیم که دچار وسواس بشویم.

شش خان ازدواج

هرکسی می‌خواهد ازدواج کند، باید به یک حداقل‌هایی در زمینه‌های مختلف شخصیتی رسیده باشد. ازدواج بچه بازی نیست و اگر به اندازه کافی در این زمینه‌ها به بلوغ نرسیده باشیم، حتما یک جای کارمان می‌لنگد. رسیدن به این بلوغ‌های شش گانه همان درست بزرگ شدن است. با توجه به شرایط اجتماعی و خانوادگی، پسرهای ایرانی معمولا تا 28،27 سالگی به این بلوغ‌های شش گانه نمی‌رسند، پس خانم‌ها باید حواسشان به سن و سال همسر آینده هم باشد.


بلوغ جنسی

آمار بالای طلاق به دلیل مشکلات جنسی، میزان اهمیت این بلوغ را نشان می‌دهد اما هرطور شده باید رودربایستی را با خودتان بگذارید کنار و رک و رو راست نیازهای جسمی‌تان را بشناسید. سلیقه‌های خودتان را پیدا کنید و موقع انتخاب همسر حواستان به این چیزها هم باشد. قبل از ازدواج باید تکلیفتان را با نیازهای روحی و جسمی‌تان مشخص کرده باشید.سواد و کفایت مدیریت روابط جنسی از قبل ازدواج شروع می‌شود.

بلوغ شخصیتی

بلوغ شخصیتی ابعاد مختلفی دارد. قبل از ازدواج حتما باید یک سری اختلالات شخصیتی را در خودتان و طرف مقابل بررسی کنید. اختلالاتی مثل خود کم‌بینی، تاییدطلبی، کمال گرایی، شکاکیت(پارانویا)، توجه طلبی، مهرطلبی، بیماری دوقطبی، اعتیاد‌ها و وسواس. افرادی که به این اختلالات مبتلا هستند تا وقتی که درمان نشده‌اند، به درد ازدواج نمی‌خورند. علاوه بر این باید تیپ ارتباطی خودتان و طرف مقابل را بشناسید، اینکه سمعی هستید، لمسی یا بصری. این‌طوری نوع رفتارتان را بر اساس تیپ شخصیتی همسرتان تنظیم می‌کنید. یک نکته مهم دیگر هم این است که ببینید بند ناف طرف از خانواده‌اش جدا شده یا نه، چقدر مستقل از خانواده فردیت دارد و می‌تواند زندگی کند.


بلوغ عاطفی

بعضی‌ها با اینکه ازدواج هم کرده‌اند، هنوز درست نمی‌دانند که از چه تیپ و شخصیتی خوششان می‌آید. اینها هنوز به بلوغ عاطفی نرسیده‌اند و با احساسات و عواطف خودشان آشنا نیستند. باید سهم رابطه‌های قبلی‌تان را در دوست داشتن فعلی مشخص کنید و همین‌طور اینکه تا چه میزان هنوز تحت تاثیر آنها هستید. متوجه باشید که چقدر آگاهانه دوست دارید و چقدر ناآگاهانه. باید این واقعیت را قبول کنیم که بعد از ازدواج هم ممکن است از کسی خوشمان بیاید اما اگر به بلوغ عاطفی رسیده باشیم می‌توانیم از این مساله بگذریم و تمام زندگی‌مان را خراب نکنیم.

بلوغ اجتماعی

سوال «شما مشغول چه کاری هستید؟»،یکی از اولین سوال‌هایی است که در هر مراسم خواستگاری تکرار می‌شود. شغل و موقعیت اجتماعی هرکس، تقریبا میزان بلوغ اجتماعی او را مشخص می‌کند؛ مثلا خانم‌ها باید بدانند که خواستگار حول و حوش آینده کاری خودش را در کجا می‌بیند و چقدر می‌تواند با شرایط تطابق پیدا کند. قطعا کسی که هنوز سربازی نرفته و مرتب شغل عوض کرده،هنوز به بلوغ اجتماعی نرسیده. البته شغل عوض کردن اگر همراه با پیشرفت باشد، مطمئنا خوب است. مثلا اگر پسری اول جایی شاگرد بوده و بعد رفته یک جای دیگر صاحب کار شده و‌ترقی کرده، موقعیتش فرق می‌کند. پسر ها هم باید برنامه همسر آینده‌شان را بپرسند. باید ببینند که زن زندگی‌شان چقدر بلوغ اجتماعی دارد.

بلوغ مالی

کسی که هنوز حساب دخل و خرجش را ندارد، نمی‌تواند همسر قابل اعتمادی هم باشد.قبل از ازدواج باید توقعات و خواسته‌های مالی طرفین معلوم باشد.یکی به فکر زندگی در کاخ نباشد و دیگری به یک زندگی متوسط قانع. برآوردی از هزینه‌هایتان داشته باشید،راجع به چیزهایی که برایشان پول خرج می‌کنید با هم حرف بزنید.ممکن است طرف مقابلتان اهل خرید مجله و کتاب باشد و شما این خریدها را پول هدر دادن بدانید.در مورد سطح رفاه زندگی آینده‌تان هم باید به تفاهم برسید تا بعدا سر برنامه‌های بلند مدت زندگی به مشکل برنخورید.

بلوغ معنوی

سوال‌های کلی موقع خواستگاری و ملاقات‌های اولیه همیشه می‌تواند دردسرساز باشد.در خصوص مسائل اعتقادی و دینی هم این ابهامات بیشتر می‌شود. مثلا یک نفر دین داری را فقط در اعتقاد به خدا می‌داند و همین قدر برایش کفایت می‌کند. دیگری اما برایش مهم است که همسرش به تمام احکام دین مومن و معتقد باشد. در یک کلام باید جنس دین داریتان با هم یکی باشد و هردو قرائت مشابهی از دین داشته باشید.افرادی که شدیدا تحت تاثیر نوسانات فلسفی و عرفانی هستند برای ازدواج مناسب نیستند.چون هر آن ممکن است همسرتان برای پیدا کردن خودش سر به کوه و بیابان بگذارد! به طور کلی فردی به بلوغ معنوی رسیده که تا حدی جایگاه خود را در هستی پیدا کرده باشد و درگیر مسائل فلسفی پیچیده نباشد.


ازدواج‌های ممنوع به درد نمی‌خورند!

اگر این نشانه‌ها را در رفتار طرف مقابل‌تان دیدید،به ازدواج با او فکر نکنید چون بعدا دچار مشکل می‌شوید:

خودکم بینی

آدم‌های خود کم بین و تایید طلب به درد زندگی نمی‌خورند، دائم نیاز به تایید و توجه دیگران دارند و شما هم باید مدام در حال تعریف و تمجید باشید. این افراد معمولا زود رنجند و اعتماد به نفس ندارند.

کمال گرایی

اما کمال طلب‌ها با کمال گرایی افراطی‌شان می‌خواهند در هر زمینه‌ای بهترین باشند و همین مساله نهایتا به بی‌عملی منجر می‌شود.چون این افراد فقط سراغ کاری می‌روند که مطمئن باشند در آن موفقند.

مهرطلبی

زود خودشان را لو می‌دهند. همیشه در زندگی‌شان به دنبال راضی کردن همه هستند و همین کار آزارشان می‌دهد.هر تغییر برای این افراد یک تهدید است و مدام باید بهشان سرویس عاطفی بدهید.

پارانویا (شکاکیت)

شکاک‌ها با لحن بازجویانه با شما صحبت می‌کنند و همیشه در حال چک کردنتان هستند.شکاک‌ها به صورت پیش فرض شما را مجرم می‌دانند، منتها مجرمی که هنوز جرمش ثابت نشده.

توجه طلبی

توجه طلب‌ها معمولا دخترند و در آن واحد چند ارتباط دارند. اینها در دوران کودکی از طرف پدر و مادر توجه نداشتند و برای همین از شما توجه زیادی می‌خواهند.

خودشیفته

خود شیفته‌ها از یک چیزی در وجود خودشان خیلی راضی هستند؛ مثلا اگر صدای خوبی داشته باشند، آن‌قدر صدای خودشان در ذهنشان بلند است که صدای بقیه را اصلا نمی‌شنوند.

اعتیاد

غیر از اعتیاد به مواد مخدر، اعتیاد اینترنتی و هیجانی هم دو موردی است که باید حواستان بهشان باشد.

دو قطبی

تغییرات شدید خلقی دارند.مثلا یک دوره دو هفته‌ای خیلی پرحرف، ولخرج و اهل برنامه‌ریزی‌های دور و دراز هستند و در دو هفته بعدی ناگهان افسرده و منزوی می‌شوند.

وسواس

اختلال وسواس یک زمینه شخصیتی است که فرد در آن بیش از حد دقیق است.زندگی با وسواسی‌ها بعد از چند وقت خیلی سخت می‌شود.



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: بازدید از این مطلب : 1279
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 28 آذر 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : hekmat

100 سوأل جالب که می توانید از نامزد خود بپرسید !!

به دلایل مختلف ، خیلی از پسرها همیشه به دنبال این هستند که در اولین ملاقات خود ، پشت سرهم سوألهایی از دوست دختر خود بپرسند ، شما چطور ؟ دلایلتان چیست ؟

شاید می خواهید روز تولد بهتری را تدارک ببینید ؟
یا اینکه با او خودمانی تر بشوید؟
شاید هم اولین بار است و هول شده اید و نمی دانید چطور سر صحبت را باز کنید ؟

در اینجا به 100 سوأل که می توانید شما را از آن حالت یخ بودن درآورد و وادار به صحبت کند ، اشاره کرده ایم ، آنها را یکبار بخوانید و بعد نظر دهید ، موافقید؟!

و لطفا" بخاطر داشته باشید ، همه ی این سوالها جنبه ی طنز دارد ، اگر فهرستی کامل از همه ی آنها را به یکباره جلوی روی دوست دختر خود قرار دهید ، مسلما" او وحشت زده ، از شما فراری می شود ، مطمئنا" دوست ندارید که این طور شود ؟!!

تنها هر بار دو یا سه تا از آن را انتخاب کنید تا سر صحبت را باز کنید .

حتما" شما هم بارها و بارها در برخورد با مردم چیزهای عجیبی دیده اید و از آن درس عبرت گرفته اید ، شاید افراد با هم فرق کنند ولی تقریبا" در یک مواردی با هم شبیه اند ، بطور مثال ، شاید دوست دختر جدید شما هم بخواهد در مواقعی شما را غافلگیر کند ، مراقب باشید !!

او را مجبور نکنید به سوالاتی که مایل نیست ، یا خود را تحت فشار می بیند ، پاسخ دهد . بهتر است در پرسش موضوعات محرمانه و شخصی او بسیار محتاط باشید ، به خصوص اگر هنوز با هم خیلی صمیمی نشده اید .

1- بهترین شغل شما تا کنون چه بوده ؟

2- بدترین شغل شما چه بوده ؟

3- اسامی تمام جاهایی را که تا به حال در آن مشغول بوده ای را بگویید ؟

4- بهترین دوست شما چه کسی است ؟

5- در مورد خانواده خود حرف بزنید ؟

6- در مورد وابستگان خود صحبت کنید ؟

7- اولین ماشین شماچه بوده ؟

8- هنرپیشه مورد علاقه شما کیست ؟

9- سرگرمی های مورد علاقه شما چیست ؟

10- چه آهنگهایی را دوست داری ؟

11- مهم ترین تغییرات و تحولات در زندگی شما چه بوده ؟

12- اولین دوست دختر / دوست پسر خود چه کسی بود ؟

13- اولین باری که کسی را بوسیدی با چه کسی و کی بود؟

14- وحشتناک ترین کاری که تا به حال کرده ای چه بوده ؟

15-تا به حال دستگیر شده اید ؟

16- وابستگی سیاسی دارید ؟

17- تا به حال به فرد دلخواه خود رای داده اید ؟

18- دارو مصرف می کنید ؟

19- خرید کردن را دوست دارید ؟

20- در چه وقت احساس راحتی می کنید ؟

21- اگر تنها باشید دوست دارید چه کار کنید ؟

22- آیا تا به حال یک شب تا صبح بیدار مانده اید ؟

23- اهل پس انداز هستید ؟

24- پول خود را بیشتر صرف چه چیزهایی می کنید ؟

25-اگر یک چک پول 100 هزاری پیدا کنید ، چه میکنید ؟

26- آیا بچه دوست دارید ؟

27- فکر می کنی از عهده تربیت یک بچه بر می آیید ؟!

28- به نظر شما والدین خوب ، چه خصوصیاتی دارند ؟

29- آیا شما فرد رمانتیکی هستید ؟

30- تا به حال حیوان خانگی داشته ای ؟ آیا شده آن را گم کنید ؟

31- سگ یا گربه ؟

32- حیوانات خانگی شما مشکلی ندارند ؟!

33- موقع خواب چه لباسی می پوشید ؟

34- اگر قرار باشد شبی بیدار باشید ، نوع غذای دلخواه نیمه شب شما چیست ؟

35- اهل ورزش هستید ؟

36- تا به حال محبت پدر و مادر خود را دیده اید ؟!!

37- آیا کره بادام زمینی دوست داری یا ...؟؟

38- از چه غذایی بیزارید ؟

39- چه غذایی را بیشتر از همه دوست دارید ؟

40- نوشیدنی مورد علاقه شما چیست ؟

41-بهترین روز شما چه روزی است ؟

42- چند عدد سی دی دارید ؟!

43- چند عدد دی وی دی دارید ؟!

44- برای چه چیزهایی پول خرج می کنید ؟

45- آیا چیز غیر عادی در شما وجود دارد ؟

46- بالای سر تخت شما معمولا" چه چیزهایی است ؟

47- به نظر خودتان شما خسیس هستید یا مقتصد ؟!

48-آیا همزمان عاشق دو نفر شده اید ؟!!

49- چه رتبه ای را در دبیرستان داشته اید ؟

50 – معلم خود را دوست داشتی ؟

51 – کسی از فامیل شما تا به حال به زندان رفته است ؟

52- پیتزای مورد علاقه شما چیست ؟

53 – قهوه را تلخ دوست دارید یا با شیر ؟

54- آیا لیوان شما همیشه پر است یا نیمه خالی است ؟

55- آیا سوء تعذیه دارید یا تا به حال با آن مواجه شده اید ؟

56- تا حالا از گاو شیر دوشیده ای !؟

57- تا به حال گاوی به شما حمله کرده است ؟

58- عادت دارید دوش بگیرید یا حمام وان ؟!!

59- مناطق کوهستانی را دوست دارید یا سواحل دریا ؟

60- ترجیج می دهید با کدامیک سفر کنید ؟ هواپیما ، قطار ، ماشین ؟

61- فیلم های مورد علاقه شما چیست ؟

62- بدترین فیلمی که تا به حال دیده اید چه بوده ؟

63- بهترین کنسرتی که رفته ای چه بوده ؟

64- نوشیدنی گاز دار ،بدون قند یا فقط قهوه ؟

65- بهترین تعطیلات شما کی بوده ؟

66-اگر قرار باشد همین فردا بازنشست بشوید ،دوست دارید چه کار کنید ؟

67- بدترین تعطیلات شما کی بوده ؟

68- سه مکانی را که واقعا" دوست دارید ببینید کجاست ؟

69- بدترین رئیس شما چه کسی بوده ؟

70- کاری را که واقعا" قادر به انجام آن نیستید ، چیست ؟

71- دوست داشتید چه نیروهای خارق العاده ای را داشته باشید ؟!

72- تا به حال ماساژ گرفته اید !!؟

73- در تصور شما یک شام رمانتیک واقعی چیست ؟

74- عجیب ترین خریدی که تا به حال کرده اید چیست ؟

75- موقعی که به بی پولی مواجه شدید چه طور پول را جور کرده اید ؟

76- تا به حال خون اهدا کرده اید ؟

77- در مورد کدام تفریحات خود مثل ، مسابقات ورزشی ، کنسرت ، .... بدون آنکه به قیمت بلیط آن اهمیت دهید ، پول می دهید ؟

78- آیا تا به حال برنده جایزه نقدی شد ه اید ؟

79- آیا تا به حال در قرعه کشی برنده شده اید ؟

80- با جوایز خود در قرعه کشی چه کار کرده اید ؟

81- آیا شما وسواسی هستید ؟

82- چه کسانی را اصلا" نمی توانید تحمل کنید ؟

83- جای شلوغ را ترجیح می دهی یا خلوت ؟

84- دوست دارید چه قدر زنده باشید و زندگی کنید ؟

85- اختلالی در شنوایی یا بینایی خود دارید ؟

86- آیا تا به حال با دختری دعوا کرده اید ؟

87- خودت فکر می کنی لوس هستید ؟

88- تند خو هستید ؟

89- به نظر شما یک مرد جذاب چه کسی است ؟

90- چه چیزهایی ذوق شما را فرو می نشاند ؟

91- آیا در بدنتان خالکوبی دارید ؟

92- آیا در بدنتان Bodypainting دارید ؟

93- جایی از بدنتان را سوراخ کرده اید (Piercings) ؟

94- آیا تا به حال جراحی پلاستیک انجام داده اید ؟

95- آیا به کامپیوتر خیلی عادت دارید ؟

96- آیا لباس های Trekee( تریکو) می پوشید ؟

97- آیا با آلات موسیقی آشنا هستید ؟

98- تا حالا عضو گروهی ( موسیقی ، برنامه رادیویی ، ....) بودید ؟

99- چه وقتهایی بیشتر از همه دست و پای خود را گم می کنید ، یا خجالت میکشید ؟

100- کنار ساحل دریا چگونه می گردید ؟!!

خوشتان آمد ؟! با پرسیدن تدریجی و دفعه ای این سوالات می توانید ، سر صحبت را به نوعی باز کنید و از لحظات خود لذت ببرید



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: بازدید از این مطلب : 1333
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : جمعه 28 آذر 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : hekmat

9 روش برای تصمیم‌گیری درست

چشم‌انداز مغز ما محل منطقی نیست.

ما هنوز هم همان مغز عصر حجری پیشینیانمان—حجمی از احساسات، خاطرات ناقص و یک محدوده توجه کوتاه—را داریم. مغز ما هیچوقت همه حقایق برای گرفتن تصمیم "ایدآل" را در خود ندارد.
از اینجا داستان بدتر می‌شود. حتی گاهی بدون اینکه بدانیم تصمیم می‌گیریم.
وقتی دانشمندان علوم اعصاب فعالیت مغز را در طول یک آزمایش تصمیم‌گیری ساده بررسی کردند، متوجه شدند که افراد معمولاً 10 ثانیه قبل از اینکه آگاه شوند تصمیم گرفته‌اند، تصمیم می‌گیرند.

چطور می‌توانیم امیدوار باشیم که تصمیم درست گرفته‌ایم؟

در واقعیت وضعیت به این بدی نیست، ما هر روز تصمیماتی در زندگیمان می‌گیریم. دنیا تغییر می‌کند و احساس می‌کنیم که کنترل آن را به دست داریم.
خوشبختانه علم اعصاب و روان ما را از نواقص و کمبودهای مغز انسان آگاه کرده است. با دانستن این ضعف‌ها، می‌توانید از یک استراتژی ساده برای غلبه بر آنها استفاده کنیم.


1. به غریزه خود توجه کنید اما اجازه ندهید بر شما ریاست کند.

ما به یک دلیل غرایزمان را رشد داده‌ایم—آنها واقعاً خوب عمل می‌کنند. توانایی گرفتن یک تصمیم سریع برای پیشینیان عصر حجری ما می‌توانست تفاوت خورده شدن توسط یک ببر وحشی یا شکار آن ببر باشد. اما اخیراً با چند ببر روبه‌رو شده‌اید؟ واقعیت این است که در این عصر دیگر نیازی به اینگونه تصمیمات سریع نیست اما باز هم نمی‌توانید دست از گرفتن این تصمیمات بردارید. با آن مقابله نکنید اما به آن هم بسنده نکنید. از خودتان بپرسید "چرا این فکر را کردم؟" یا "چرا چنین احساسی داشتم؟"


2. گزینه‌هایتان را لیست کنید.

مغز قدرتمندترین کامپیوتر موجود است اما قادر به انجام چند کار همزمان نیست. دشوار است که بیشتر از 7 فکر مختلف را در یک زمان در ذهنتان داشته باشید و غیرممکن است که بتوانید روی دو مورد از آن به طور همزمان تمرکز کنید. دلیل اینکه وقتی موقع رانندگی با تلفن‌همراه صحبت میکنیم، تصادف نکرده و ماشینمان را داغان نمی‌کنیم این است که می‌توانیم خیلی سریع تمرکز روی کارها را تغییر دهیم—اما خیلی کندتر و بی‌دقت‌تر از زمانیکه هرکدام را به تنهایی انجام می دادیم. برای تصمیمی که می‌خواهیم بگیرید، همه انتخاب‌ها و گزینه‌های موجود را لیست کنید، آن را بیرون ذهنتان بکشانید و زمانی را به بررسی هر کدام به تنهایی اختصاص دهید.


3. سوالات را بازنویسی کنید.

می‌دانید برای اینکه یک دانشمند تمام‌عیار باشید به چه چیزی لازم است؟ گرفتن نمرات عالی یا به خاطر سپردن چیزها کافی نیست. مهم این است که سوالات درست بپرسید. هر مشکلی که دارید، سعی کنید آن را به سه یا چهار شکل مختلف بنویسید. اینکه خودتان را مجبور کنید به طرق مختلف به آن مشکل نگاه و فکر کنید باعث می‌توانید بتوانید راهکارهای متفاوتی نیز پیدا کنید.


4. تاریخ را پیش‌بینی کنید.

حافظه ما آنقدرها که تصور می‌کنیم خوب نیست و درنتیجه یادمان نمی‌ماند که چقدر ممکن است بد باشد. همین حافظه‌های انتخابی است که باعث می‌شود یادتان بماند امروز با چه کسی حرف زدید اما یادتان نیاید که چهارشنبه هفته پیش صبحانه چه خوردید. استفاده از تاریخ برای گرفتن تصمیم نیازمند این است که به خاطر بیاوریم دفعه قبلی که در موقعیتی مشابه بودیم چه اتفاقی افتاد. کند پیش بروید و خاطره‌تان را خوب بررسی کنید—نباید فقط پیروزی‌هایتان را به خاطر سپرده باشید و شکست‌ها را فراموش کرده باشید.


5. به خاطر داشته باشید که زمان طرف شماست.

سعی کنید خودتان را از احساسات آن لحظه دور کنید. البته انجام فوری این کار غیرممکن است اما بهترین راهکار این است که بین زمان حال و زمانی که می‌خواهید تصمیم بگیرید کمی فاصله بیندازید.


6. این را یک آزمایش ببینید.

مغز انسان جداشده نیست—برای عمل کردن در موقعیت‌های اجتماعی با همتایان خود طراحی شده است. حاصل آن این است که زمان و انرژی زیادی را برای کار گروهی و رابطه با دوستانمان صرف می‌کنیم. تصور کنید که قرار است برای تصمیمی که می‌گیرید به شما نمره بدهند و اتوماتیک‌وار توجه بیشتری به آن می‌کنید. بنویسید که چرا چنین تصمیمی گرفتید و بعد فکر کنید: "این یک امتحان است. من از پس آن برمی‌آیم و فرصت دیگری برای تغییر آن ندارم. بقیه قرار است تصمیم من را ببینند و به آن نمره بدهند". اینکار باعث می‌شود بیشتر به چرای تصمیمی که می‌گیرید فکر کنید و برنامه‌ها و دیدگاه‌های ضعیف را کنار بگذارید.


7. دانش عمومی نیست.

زمان‌های "فراموش‌شده" را پیدا کنید و ببینید چرا آنطور بوده است. همه می‌دانند که نباید بعد از غذا خوردن شنا کرد اما چرا؟ برای همه همینطور است؟ تصوراتتان را زیر سوال ببرید و قضاوت کنید آیا درمورد شما هم صدق می‌کند یا خیر.


8. تصمیم را بگیرید.

آیا می‌خواهید درمورد وضعیت شغلیتان تصمیم بگیرید یا اینکه چه مارک پنیری را برای صبحانه بخورید؟ همه تصمیمات برابر نیستند پس وقتتان را تلف نکنید. لازم نیست برای هر وعده صبحانه قدم 1 تا 9 را دنبال کنید.


9. تصمیم را عملی کنید.

می‌توانید تا بی نهایت تصمیمی که گرفته‌اید را دوباره و دوباره تحلیل و بررسی کنید. اما بالاخره باید یکجا آن را متوقف کنید. آن را واقعی کنید، یادداشتش کنید. وقتی تصمیمتان بیرون از مغزتان و به دنیای واقعی آمد، مغزتان از بررسی گزینه‌های مختلف دست کشیده و سراغ کار بعدی می‌رود.

یادتان باشد چشم‌انداز مغز ما محل منطقی نیست. شما حتی نباید مغزتان را وادار به دنبال کردن قدم 1 تا 9 کنید. بهترین تصمیمی که می‌توانید اینجا بگیرید این است که فقط قدم هایی که دوست دارید را دنبال کنید، آن هم با هر ترتیبی که دوست داشتید. هر کاری که می‌کنید، رمز گرفتن بهترین تصمیمات در زندگی این است که بخواهید.



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: بازدید از این مطلب : 1778
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 28 آذر 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : hekmat

12 نشانه اینکه برای ازدواج آمادگی ندارید

 

به نظر می‌رسد که این روزها وقتی اخبار مربوط به طلاق گرفتن بعضی و ازدواج یا نامزد کردن بعضی دیگر را می‌شنوید، تعجب می کنید. واقعیت این است که ازدواج برای همه آدمها مناسب نیست.

گاهی‌اوقات زمان آن هنوز نرسیده است؛ خیلی وقت‌ها هم فرد موردنظرتان فرد مناسبی نیست. برای خیلی‌ها قبول کردن این مسئله سخت است. اما اگر واقعیت را نپذیریم و کورکورانه وارد زندگی زناشویی شویم، اثرات آن به جز خودتان خیلی‌های دیگر را هم درگیر خواهد کرد (در بسیاری از موارد شکست یک ازدواج موجب شکست بچه‌ها و شکست کل جامعه می‌شود). یکی از دلایل مهم برای بالا رفتن میزان طلاق یک دلیل بسیار ساده است: خیلی از ما زمانی ازدواج می‌کنیم که اصلاً برای آن آمادگی نداریم.

 

بهترین راه برای کنار آمدن با یک ازدواج شکست‌خورده، این است که پیشدستی کنید زیرا وقتی یک ازدواج با شکست روبه‌رو شود، برگرداندن و درست کردن آن بسیار مشکل است. ازآنجاکه پیشگیری همیشه بهتر از درمان است، خیلی مهم است که بفهمیم چطور تشخیص دهیم برای ازدواج آمادگی داریم یا نه.

در زیر به ۱۲ نشانه عدم آمادگی افراد برای ازدواج اشاره می‌کنیم. البته اگر فکر کردید که نشانه‌ای را جا انداخته‌ایم.

 

۱. بیشتر درگیر مراسم عروسی هستید تا خود ازدواج.

خیلی‌وقت‌ها بیشتر زمان صرف آماده‌سازی و برنامه ریختن برای جزئیات مراسم عروسی می‌شود تا اینکه خود ازدواج موردنظر قرار گیرد. اگر بیشتر از اینکه درمورد وضعیت بدهی‌های همسر آینده‌تان بدانید، درمورد سالن مراسم عروسی اطلاعات دارید، ازدواج هنوز برای شما مناسب نیست.

 

۲. هنوز بین شما اعتماد ایجاد نشده است.

اعتماد یکی از ضروری‌تری فاکتورهای ازدواج است. اما بعضی‌ها فکر می‌کنند که نمی‌توان به طور کامل به هیچکس اعتماد کرد، همسر آینده هم از این قاعده مستثنی نیست. اگر شما هم همینطور فکر می‌کنید، خودتان را برای یک رابطه و ازدواج پردغدغه آماده کرده‌اید. اعتماد یعنی باور داشتن به اتحاد فرد مقابل با شما. هیچ رابطه‌ای بدون اعتماد باقی نمی‌ماند.

۳. نمی‌توانید تصور کنید پدر/مادر فرزند او باشید.

وقتی با کسی وارد رابطه می‌شوید که قبلاً ازدواج کرده و از زندگی سابق خود بچه دارد، علاوه بر خود او، درواقع با فرزندش هم وارد رابطه شده‌اید. خیلی‌ها را می‌بینیم که می‌گویند، «خودش را خیلی دوست دارم اما بچه‌اش را نه». متاسفانه این موقعیت اصلاً جالب نیست. بچه‌ها بخش دائم و مهم این رابطه هستند.

 

۴. خیلی وقت است که با کسی رابطه نداشته‌اید.

درمورد این مورد آمار حرف‌های بیشتری دارد. اکثر تحقیقات تمایزی دقیق در میزان طلاق برحسب تعداد سال‌هایی که زوج‌ها رابطه قبل از ازدواج دارند نشان می‌دهند. اگر زوج در کمتر از دو سال با هم آشنا شده و ازدواج کنند، میزان طلاق بسیار بالاتر از زمانی است که زمان بیشتری را قبل از ازدواج با هم در ارتباط بوده‌اند. یک مورد جالب اینکه زمان بسیار زیاد برای آشنایی قبل از ازدواج نیز (بالاتر از ۵ سال) عواقب منفی را در زندگی زناشویی نشان داده است.

 

۵. درمورد مسائل حیاتی‌تان توافق نکرده‌اید.

اگر بدون اینکه درمورد مسائل مهم زندگی با هم حرف بزنید و تصمیم‌گیری کنید سر سفره عقد رفته‌اید، کارتان اشتباه است. مسائل حیاتی ازدواج، ارزش‌های شما، تیپ شخصیتی‌تان و مسائل غیرقابل توافق است. اینها همه چیزهایی هستند که باید بدانید و هیچوقت آنها را برای کسی تغییر ندهید. مسائل مهم و حیاتی شما اهمیت زیادی دارند زیرا کلید یک رابطه موفق ارتباط و گفتگو و حل اختلافات است. با این مسائل باید بعنوان فرصت‌هایی برای تبادل نظر و عقیده و حل مشکلات استفاده کنید.

 

۶. آماده مصالحه نیستید.

هیچوقت نمی توانید یک ازدواج موفق داشته باشید مگراینکه تمایل به مصالحه داشته باشید. در زمان‌ها و شرایط سخت، آدم‌ها معمولاً به یکی از این دو روش واکنش می‌دهند: یا خودخواه می‌شوند و فقط به خودشان فکر می‌کنند و یا ازخودگذشته می‌شوند و فقط به طرف مقابلشان فکر می‌کنند. اگر از نوع اول هستید، هنوز آمادگی ازدواج را پیدا نکرده‌اید.

 

۷. تحت‌ فشار هستید.

آیا به این دلیل می‌خواهید ازدواج کنید که تحت تهدید یا اولتیماتوم هستید؟ اگر اینطور است، اصلاً نباید اینکار را بکنید. ازدواج باید آزادانه و با عشق و احترام از طرف هر دو نفر انتخاب شود. اگر کسی برای ازدواج مجبورتان کرده یا تحت فشارتان گذاشته است، بهتر است که یک بازنگری درمورد اساس و بنیاد رابطه‌تان داشته باشید.

 

۸. زبان عشقتان یکی نیست.

ناتوانی برای درک و دریافت و یا ابراز زبان عشق طرف‌مقابلتان موجب ویرانی رابطه است. اگر عشقتان را به زبانی که طرف‌مقابلتان درک می‌کند ابراز نکرده یا عشق طرف‌مقابل را به زبان خودتان دریافت نکنید، به این معنی است که شما و همسرتان هیچوقت به طور کامل عشق را احساس نخواهید کرد.

 

۹. جذابیت جنسی برای هم ندارید.

خیلی ساده است، ممکن است شوهرتان بهترین مرد روی کره زمین باشد اما اگر از نظر جنسی به او جذب نشوید، رابطه‌تان خیلی زود برهم خواهد خورد.

 

۱۰. با اعتیاد یا مشکلات روانی دست و پنجه نرم می‌کنید.

آسیب‌شناسی چیزی است که خیلی در گفتگوهایی که درمورد ازدواج می‌شود، موردنظر قرار نمی‌گیرد. افراد بسیار زیادی در کشور ما و سرتاسر جهان از آسیب‌شناسی منفی رنج می‌برند. این یعنی خیلی‌ها به مشکلاتی مثل اختلال شخصیت‌های غیراجتماعی، اجتماع‌پریش و روان‌‌پریش مبتلا هستند. خط آخر اینکه داشتن ذهن و روان سالم پیش‌نیاز داشتن یک رابطه سالم است.

 

۱۱. بیش از حد توانتان انرژی می‌گذارید.

وصل شدن دو نفر، وصل شدن دو خانواده و دو گروه دوستان هم هست. فشار اجتماعی معمولاً یکی از مهمترین علت‌های طلاق است. باید از خودتان بپرسید، «من به چه قیمتی در این رابطه هستم؟» اگر قرار است از دوستانتان یا خانواده‌تان به خاطر طرف‌مقابل بگذرید، این قیمت بسیار بالایی است که باید بپردازید. دلیل آن این است که اگر همه چیز بین شما و طرف‌مقابل برهم بخورد، شما هم از نظر احساسی و هم اجتماعی شکست خواهید خورد.

 

۱۲. ذهنتان هنوز سردرگم است.

اگر به این دلیل نگران ازدواج هستید که احساس می‌کنید فردی بهتر ممکن است بعدها بر سر راهتان قرار گیرد، ازدواج هنوز مناسب شما نیست. وقتی ازدواج می‌کنید، باید اطمینان کامل داشته باشید که این فرد، بهترین برای شماست و بدون او قادر به زندگی کردن نیستید.



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: بازدید از این مطلب : 1386
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 28 آذر 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : hekmat

7 عادتی که برای موفقیت باید کنار بگذارید

همه ما خیلی وقت‌ها لیستی از کارهایی که باید انجام بدهیم آماده می‌کنیم. اما درمورد کارهایی که باید از آنها دست بکشیم چطور؟ افراد موفق کارهایی که در زیر عنوان می‌کنیم را انجام نمی‌دهند اما این احتمال وجود دارد که شما هنوز انجامشان می‌دهید. همین امروز تصمیم بگیرید و این کارها را به لیست کارهای کنارگذاشتنی اضافه کنید.

1. بهانه آوردن. افراد موفق دیگران را مقصر نمی‌کنند و بهانه نمی‌آورند و از بدشانسی‌شان شکایت نمی‌کنند. آنها مسئولیت کامل زندگی خود را بر عهده می‌گیرند. آنها می‌دانند که موفقیت و شکست در دستان خود آنهاست. پس سعی نکنید خود را قربانی جلوه دهید یا بهانه‌ بیاورید.

2. بی مقصد پیش رفتن. افراد موفق برنامه دارند. زندگی آنها جهت و مقصد دارد. هیچوقت بی اراده کاری نمی‌کنند و بی مقصد پیش نمی‌روند به امید اینکه بهترین‌ها برایشان اتفاق بیفتد. آنها برای خود هدف تعیین می‌کنند و بعد برای رسیدن به آن برنامه‌ریزی می‌کنند. اگر شما از آن دسته آدمهای هرچه پیش آید خوش آید هستید، از این رویکرد دست بکشید و شروع به برنامه‌ریزی کنید.

3. تمام روز نشستن پای کامپیوتر (یا بدتر از آن تلویزیون). درست است که کارهای مهم زیادی را می‌توانید پشت کامپیوتر انجام دهید اما نباید همه روزتان را به آن بگذرانید. بیرون رفته و با آدمها ملاقات کنید.

4. به تاخیر انداختن کارها. تعویق در کارها دشمن موفقیت است. روی هدفتان تصمیم بگیرید، کارهایی که باید انجام دهید را لیست کرده، اولویت‌بندی نموده و آغاز به کار کنید.

5. فقط انجام کارهای ساده. برای چه کارهایی بیشتر وقت می‌گذارید؟ کارهای مهم، فوری یا کارهای ساده روزانه؟ اگر بیشتر وقت خود را به کارهای جزئی و کم‌اهمیت می‌گذرانید، باید روند خود را تغییر دهید. باید اول روی کارهای مهمتر تمرکز کنید، کارهایی که شما را به سمت هدفتان پیش می‌برند. تا جاییکه می‌توانید کارها و فعالیت‌های بی‌ارزش را نادیده بگیرید.

6. نشستن در جلسات بیهوده. آیا در محل‌کار وقتتان را در جلسات بی‌ارزش تلف می‌کنید؟ خیلی از کارمندان شرکت‌ها این وضعیت را دارند. هر جلسه‌ای باید یک هدف، دستورکار و یک مدیر ماهر داشته باشد که کمک کند جلسه از هدف اصلی خود دور نشده و روی همان متمرکز بماند. در جلسات بیهوده و ضعیف شرکت نکنید—فقط خلاصه آن را از دیگران بگیرید.

7. محدود کردن جاه‌طلبی‌هایتان. افراد موفق باور شگرفی به خود دارند و جاه‌طلب هستند و استانداردهای بالایی برای زندگی خود در نظر می‌گیرند. آیا شما خودتان را پایین می‌کشید؟ اعتمادبه‌نفستان را از دست داده‌اید؟ از اول شروع کنید. برای خودتان اهداف بلندپروازانه تعیین کنید. مهارت‌ها، استعدادها و دستاوردهایتان را به خود یادآور شوید و هر روز به خودتان انگیزه بدهید.

اگر بتوانید از فعالیت‌های بی‌ارزش و منفی که انجام می‌دهید دست بکشید، خود را به موفقیت نزدیک‌تر خواهید کرد. از انجام کارهایی که می‌دانید فقط وقتتان را تلف می‌کند خودداری کنید و شروع به ساخت موفقیتتان کنید.



:: موضوعات مرتبط: موفقیت فردی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2846
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : جمعه 28 آذر 1394 | نظرات ()