نوشته شده توسط : hekmat

 

آموزش بازکردن و شارژ حساب در بروکر فاکرس تایم

ثبت نام



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: بازدید از این مطلب : 1668
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 19 مرداد 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : hekmat

 

کسب درامد خودکار از دلار،بیت کوین،لایت کوین،اتریوم و ...

برای ثبت نام کلک کنید

یکی از سایت های خوب درامد



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: بازدید از این مطلب : 1545
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 19 مرداد 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : hekmat
پنج گام که هر معامله گر موفق پیموده است

پنج گام که هر معامله گر موفق پیموده است

این اولین گامی است که بر می دارید هنگامی که شروع به معامله گری در بازارهای مالی می کنید. شما می دانید که این یک راه خوب برای پول درآوردن است چرا که شما خیلی در مورد آن شنیده اید و اینکه افراد زیادی در آن میلیونر شده اند. متاسفانه، درست مانند زمانی که می خواهید رانندگی یاد بگیرید فکر می کنید که آسان خواهد بود، مگر چقدر می خواهد سخت باشد؟ قیمت یا بالا می رود یا پایین، پس چه راز بزرگی می تواند وجود داشته باشد، بزن بریم پول در بیاریم!

متاسفانه درست مانند زمانی که اولین بار پشت ماشین می نشینید، سریعا می فهمید که هیچ ایده ای ندارید که چه باید بکنید. معاملات زیادی انجام می دهید و ریسک های زیادی می کنید. وقتی وارد یک معامله می شوید بازار در خلاف جهت شما بر می گردد بنابراین شما دوباره خلاف جهت وارد می شوید و بازار دوباره بر می گردد … و دوباره، و دوباره.

شما ممکن است یک موفقیت اولیه داشته باشید، که این حتی بدتر است، چرا که به مغزتان می گوید این واقعا ساده است و شما شروع به ریسک بیشتر می کنید.

برای اینکه ضررها را جبران کنی هربار که می خواهید وارد معامله شوید حجم را دوبرابر میکنید. این کار بعضی وقت ها جواب می دهد ولی در بیشتر موارد آسیب جدی به شما می زند. در این مرحله شما کاملا نسبت به بی کفایتی خود در معامله گری بی توجه هستید. این مرحله ممکن است یک یا دو هفته طول بکشد ولی بازار معمولا سریع است و شما وارد مرحله بعد می شوید.

گام دوم: آگاهی از بی کفایتی

 



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: بازدید از این مطلب : 1929
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : پنج شنبه 16 مرداد 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : hekmat
معامله­ گران چه نکاتی را می‌توانند از پوکر بازان یاد بگیرند؟

معامله­ گران چه نکاتی را می‌توانند از پوکر بازان یاد بگیرند؟

به نظر شما معامله در بازارهای مالی مانند بازی پوکر است؟

این سوالی است که اکثرا می­شنویم. البته اگر بخواهیم به­ طور حرفه ­ای به این قضیه نگاه کنیم خواهیم فهمید که شباهت‌ هایی بین معامله­ گری و بازی پوکر وجود دارد، چون هر دو حرفه با احتمالات و ریسک دست و پنجه نرم می­کند.

با این حال، می‌توان گفت که بهترین بازیکنان پوکر ویژگی‌هایی دارند که می‌توانند با آن به خوبی به دنیای معامله­ گری وارد شوند. پس اجازه دهید تا نگاهی به این سه نکته اصلی بیندازیم:

مدیریت دارایی (پول)

در پوکر، بازیکن سعی دارد تا با محاسبه شرط‌ هایی که می­زند و براساس دستی که دارد، موجودی خود را افزایش دهد یا به عبارتی به دنبال برد آن دست است. به طور مشابه، هدف ما در معامله­ گری رشد سرمایه اولیه خود با به خطر انداختن بخشی از حساب­مان در این بازار است.

پس به عنوان یک پوکرباز و یک معامله­ گر، باید بدانیم تا چه مقدار برای ماندن در این بازی نیاز به ریسک کردن داریم. همانطور که اصطلاحا در پوکر “all in” (فراچارت: شرط بستن با همه ژتون هایی که دارید) منجر به یک پیروزی بزرگ و یا خروج زود هنگام از میز می­شود، قمار کردن روی یک معامله سنگین، می‌تواند عواقب بدی مثل خالی شدن حساب معاملاتی به همراه داشته باشد.

علاوه بر این، ریسک کردن به تنهایی کافی نیست، بلکه باید بدانیم که کجای بازی ارزش ریسک کردن را دارد. پوکر بازان بزرگ منتظر فرصت­ها می­مانند تا بتوانند بازی را به نفع خود تمام کنند. در معامله گری هم، باید بدانیم که چه زمانی باید به حجم معاملات اضافه کنیم، چه زمانی از معاملات ضررده خود خارج شویم و چه زمانی گوشه­ای بنشینیم و منتظر یک موقعیت معاملاتی عالی بمانیم.

رفتارشناسی

استراتژی پوکربازان حرفه‌ای بستگی زیادی به رقیب روبروی او در بازی دارد. به عنوان مثال، وی قطعا زمانی که با یک رقیب آماتور روبرو می­شود، نسبت به زمانی که در مقابل رقیب حرفه­ای بازی می‌کند، متفاوت خواهد بود. نزدیکی با رقبا نیز می‌تواند به پوکربازان حسی متمایز بدهد، چون شناخت رقیب مزیتی بزرگ و متمایز محسوب می­شود.

در معامله­ گری هم، مهم است که ویژگی‌ها و رفتارهای بازارهایی که در آن معامله می‌کنیم را بدانیم. چونکه شناخت رفتار بازار، عاملی است که باعث برتری ما در این عرصه خواهد شد.

کنترل احساسات

بهترین پوکربازان در هنر کنترل احساس مسلط­ اند، زیرا نشان دادن اضطراب و یا هیجان در پای میز بازی، می­تواند برای آن­ها گران تمام شود.

ما به عنوان یک معامله­ گر، باید تلاش کنیم تا اسیر هیجانات نشویم.

اگر چه برای معامله­ گران کنترل احساسات آسان‌ تر است، چون بصورت فیزیکی فردی روبروی ما نیست تا از احساسات ما باخبر شود.

ما به عنوان معامله گر معمولا با یک ضرر ناراحت می­شویم و با یک سود خوشحال، اما نباید به احساسات خود اجازه دهیم تا روی معاملاتمان و تصمیما­تمان تاثیر بگذارد.



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: بازدید از این مطلب : 1925
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 16 مرداد 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : hekmat

چرا روانشناسی و نظم در معامله گری حیاتی است؟

برای رسیدن به سود مداوم در بازار های مالی نیازمند سخت کوشی، نظم، برنامه و شخصیت صحیح هستید. شما دائما مورد آزمایش قرار می گیرید و این نیازمند طرز فکر روانشناختی است تا بتوانید در شرایط سخت تصمیم صحیح بگیرید. برای اینکه معامله گر موفق بشوید شما باید احساستان را دائما زیر نظر بگیرید و نظم مخصوص یک معامله گر را داشته باشید. این به شما کمک می کند که اعتماد به نفستان را بسازید و همچنین بتوانید برنامه معاملاتی خود را بصورت موثر اجرا کنید.

داشتن یک رویکرد معاملاتی منظم
بازارها از شرکت کننده های زیادی ساخته شده اند که در هر لحظه در حال تجربه ی نوسانات احساساتشان هستند که این عامل حرکت یا فراریت بازار است. حتی بهترین معامله گران طعمه ی احساساتی مثل ترس و طمع می شوند. در بین معامله گران تازه وارد در هنگام بوجود آمدن حرکات ناگهانی یک گرایش شدید برای ورود به بازار وجود دارد تا بتوانند یک سود سریع بگیرند این رفتار بر اساس طمع  است آن هم بدون هیچ برنامه ی قبلی!

در جایگاه یک معامله گر، یکی از بهترین راه ها برای گسترش نظم این است که یک برنامه برای این کسب و کار داشته باشیم. سود کسب شده از معامله گری این فعالیت را به یک کسب و کار تبدیل می کند و بهتر است که به شکل کسب و کار به این فعالیت نگاه کنیم. شما هیچ وقت نباید روی سرمایه ای که به سختی بدست آورده اید بدون اینکه برنامه ای داشته باشید به عنوان مثال برای راه اندازی یک کارواش یا رستوران ریسک کنید و مطمئن نباشید که به سود می رسید یا زیان! این دقیقا نقطه اشتراک معامله گری با همه ی کسب و کارهای دیگر است.

(به عنوان مثال و با زبان عامیانه، چرا ما هیچ وقت نمی رویم و یک سوپر مارکت بزنیم بجای فعالیت در بازار مالی اما به راحتی با پولی که با زحمت به دست آورده ایم یا حتی قرض می کنیم، بدون هیچ پیش زمینه ای و فقط با یک دوره آموزشی وارد یک بازار بزرگ  می شویم؟ ما کسب و کارهای موفق زیادی اطرافمان می بینیم اما به ندرت تحریک می شویم که وارد آن ها شویم، اما در رابطه با بازارهای مالی برعکس عمل می کنیم!)

 



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: بازدید از این مطلب : 1973
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 16 مرداد 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : hekmat

معامله گر هستید یا قمار باز؟

چرا در بازارهای مالی معامله می کنید؟ اجازه بدهید من حدس بزنم! برای اینکه می خواهید مقدار زیادی پول درآورید و با آن هر چیزی که می خواهید بخرید!
این یک دلیل کاملا قابل قبول است، اما به احتمال زیاد شما را به طرف طمع بیش از حد و نهایتا تخریب حساب معامله گریتان سوق می دهد. به جای آن ممکن است بخواهید پولتان را به لاس وگاس ببرید و روی آن قمار کنید!

بدترین محرک برای معامله گری طمع است. بازار همیشه طمع را مجازات می کند و در عوض به میانه رو ها پاداش می دهد.

یک مرز باریک بین معامله گران و قمار بازان وجود دارد. هر وقت صحبت از پول واقعی باشد، کسانی هستند که کورکورانه شانس خود را امتحان می کنند. اگر می خواهید بصورت مداوم سودده باشید، شبیه یک قمار باز فکر نکنید، کورکورانه وارد معامله نشوید و فقط به بخت و اقبال تکیه نکنید.

در جایگاه یک معامله گر، باید بدانید که هر چیزی ممکن است در بازار اتفاق بیفتد. (فراچارت: بازارها می توانند روند خود را پر قدرت ادامه دهند یا که بدون هیچ دلیلی تغییر مسیر دهند) تا وقتی که این حقیقت را نپذیرفته اید، نمی توانید به صورت مداوم سودده باشید. می دانم که این ایده خیلی احمقانه به نظر می رسد! شما چگونه می توانید، در جایگاه یک معامله گر، از بازاری که نتایج تصادفی دارد (فراچارت: uncertain) بطور مداوم سود کنید؟! این غیر ممکن است! اشتباه می کنید! در معامله گری و زندگی، ما چیزی داریم که به آن احتمالات می گوییم.

کازینوها هر ساله سودده هستند، با وجود اینکه کسب و کاری را مدیریت می کنند که نتیجه ی هر کارتی که روی میز می افتد، هر تاسی که می غلتد و … برای هر بار و همیشه نامعلوم و تصادفی است! عجیب است نه؟ کسب و کار مبتنی بر امور شانسی ولی درآمد همیشگی!

آنها مفهوم احتمالات را درک کرده اند و بازی هایی ساخته اند که شانس خودشان افزایش پیدا کند. در حالیکه این درست است که افراد خوش شانسی هستند و برنده می شوند و با میلیون ها دلار از کازینو خارج می شوند، اما کازینوها می دانند اگر نمونه های کافی و بزرگ داشته باشند، تعداد بیشتری مشتری های بازنده جذب می شوند و این بازنده ها بیشتر از برنده ها هستند.

بازی باکارات

بطور مثال بازی باکارات (baccarat) را در نظر بگیرید، یک بازی محبوب بین قمار بازها، بازی خیلی ساده است. کارت ها بین بانکدار (فراچارت: banker) و یک بازیکن (فراچارت: player) تقسیم می شوند و تمام کاری که باید انجام بدهید این است که روی هر کدام شرط ببندید. از آنجایی که دسترسی یکسانی هم به بانکدار و هم بازیکن دارید، پس به نظر می رسد که اساسا شانس برد شما 50 درصد باشد، اما در حقیقت این چنین نیست!

با پیچاندن قوانین، مثل هزینه کمیسیون اندک یا کاهش پرداخت وقتی که بانکدار برنده می شود، شرایط خیلی ملایم به نفع کازینو می شود. این ممکن است که سود خیلی کمی باشد، از 1 تا 5 درصد، اما برای کازینو همین مقدار کافی است که با انجام تعداد مناسبی بازی، به سود بزرگ برسد.

باید به یاد داشته باشید که تفاوت قمار و معامله گری این است که شما می توانید شرایط را در جهت منافع خود تنظیم کنید. این دلیلی است که طرز فکر شما باید با کازینو دار یکسان باشد، نه قمار باز. (فراچارت: یعنی شما باید مجموعه ای از معاملات و رفتارها را بررسی کنید و نه یک به یک آنها.)

برای سود مداوم، باید شبیه کازینو معامله کنید و به دنبال بیش از یک نتیجه باشد. چگونه؟ در ادامه برای شما توضیح می دهم :

شما باید رفتارهای بازار، الگوها و تمایلات بازار را بیاموزید که می خواهد در آینده رخ بدهد و این کار برایتان فرصت معاملاتی فراهم می کند. این با بررسی حرکات قیمت و توجه به حمایت و مقاومت ها، اندیکاتورها و وقایع اقتصادی و … ممکن است. مشاهدات خود را ثبت کنید و ارقامی را تهیه کنید که بتوانید ستاپ ها یا الگوهای مختلف را دنبال کنید.

اینجا، جایی است که داشتن ژورنال معاملاتی لازم است. با استفاده از ژورنال شما می توانید تمرکز خود را روی موقعیت هایی بگذارید که احتمال برد بیشتری دارند و موقعیت های بازنده را شناسایی کنید.

همچنین شما به یک مدیریت ریسک پولادین احتیاج دارید. می توانید شیب موفقیت در بلند مدت را در جهت خود قرار بدهید، اگر عادت کنید که در معاملات ریسکتان را مدیریت کنید. (فراچارت:روشی را طراحی و اجرا کنید که در نهایت میانگین سودتان از زیان بزرگتر باشند.)

هر چقدر نسبت ریسک به ریوارد بهینه تری را داشته باشید، کمتر روی برد در هر معامله حساس می شوید. برای مثال، اگر شما متوجه شوید که در تشخیص سقف دوقلوها و معامله کردن آنها خوب عمل کرده اید پس باید استراتژی را طراحی کنید که به ستاپ های سقف دوقلو بهای بیشتری دهد. اگر بتوانید مقدار کافی از این معاملات داشته باشید و بردها از باخت ها بیشتر باشد، در دراز مدت سودده خواهید بود.

آخرین موضوع که اهمیت قابل توجهی دارد این است که می توانید از تحلیل های دیگر معامله گران هم بهره برداری کنید. اینترنت پر از تحلیل های اقتصادی و تکنیکالی است. با داشتن نظرات دیگران، مطمئن خواهید شد که در تله تعصب تایید  نخواهید افتاد (فراچارت: confirmation bias).

البته، به غیر از این ها راه های دیگری هم هست. اما باید همیشه به یاد داشته باشید که مجبور نیستید بدانید بازار دقیقا کجا می رود، شما کافی است بدانید که قیمت احتمالا در کدام جهت حرکت می کند و هر وقت که پیش بینی درست از آب درآمد نهایت بهره برداری را داشته باشد.



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: بازدید از این مطلب : 1869
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 16 مرداد 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : hekmat
شناسایی کف بازار با روش توماس بولکوفسکی

شناسایی کف بازار با روش توماس بولکوفسکی

توماس بولکوفسکی که به‌ اعتقاد بسیاری از شخصیت‌های دنیای معامله‌گری، یکی از نویسندگان برجستۀ جهان در حوزۀ الگوهای نموداری است و در این لینک در فراچارت نیز به معرفی او پرداخته شده، 5 متد معرفی کرده برای یافتن کف بازار که در زیر به معرفی آنها می پردازیم.

روش اول: تغییر روند

روش اول را تغییر روند 1-2-3 نام نهاده‌ام که توسط ویکتور اسپراندو (Victor Sperandeo) ایجادشده که در کتاب خود در مورد آن بحث کرده است. یک خط روند از بالاترین اوج (نقطۀ C در شکل) تا پایین‌ترین فرود (A) در نمودار رسم کنید؛ به‌طوری‌که قیمت تا بعد از پایین‌ترین نقطه (نقطۀ 1) از خط روند عبور نکند، سپس این مراحل را دنبال کنید.

شناسایی کف بازار

 



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: بازدید از این مطلب : 1167
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 16 مرداد 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : hekmat

آغاز کلام

تحلیل چندزمانی یا مولتی تایم فریم، فرآیند بررسی روند قیمتی یک جفت ارز، کالا، سهام یا سایر دارایی ها در چند تایم فریم مختلف به منظور بررسی بهتر جریان حرکتی قیمت و تایید بهتر نقاط ورود و خروج مناسب می باشد.

همانطور که می دانید روند قیمتی در قالب تایم فریم های مختلفی امکان بررسی شدن دارند. مثلا  تایم فریم  1 ساعته، 4 ساعته، روزانه، هفتگی و …. این به این معناست که معامله گران مختلف می توانند نسبت به این مساله که یک دارایی چطور معامله می شود نظرات متفاوتی داشته باشند و تمام این نظرات هم می تواند کاملا صحیح باشد! برای مثال ممکن است شما مشاهده کنید که قیمت طلا در نمودار 4 ساعته روندی نزولی دارد. اما من که در نمودار 5 دقیقه معامله می کنم و می بینم که نمودار قیمت طلا به صورت رنج (فراچارت: خنثی) در آمده و یا حتی صعودی باشد و ممکن است هر دو نیز برداشت های درستی داشته باشیم.

همانطور که میبینید این امر یک مساله مطرح می کند. گاهی با نگاه به نمودار 4 ساعته، معاملات پیچیده می شوند، مثلا یک سیگنال فروش می بینید، سپس نمودار یک ساعته را چک می کنید و میبینید که قیمت ها رفته رفته افزایش می یابند. در این شرایط باید چه کنیم؟ کارمان را با تایم فریم  4 ساعته دنبال کنیم و سیگنال را بگیریم و دیگر تایم فریم ها را رها کنیم؟ شایدم باید شیر یا خط بیاندازیم که آیا باید براساس تایم فریم 4 ساعته بفروشیم یا براساس تایم فریم  1 ساعته بخریم؟

در این مقاله نخست سعی می کنیم به شما کمک کنیم تا تعیین کنید که باید روی چه تایم فریمی تمرکز کنید. هر معامله گری باید در تایم فریم خاصی که با شخصیتش سازگار است معامله کند که آنرا تایم فریم اصلی یا مادر می نامیم. سپس به شما می آموزم که چطور باید به بررسی تایم فریمهای مختلف یا همان مولتی تایم فریم بپردازید تا بتوانید تصمیمات معاملاتی بهتر و آگاهانه تری اتخاذ کنید.

کدام تایم فریم را به عنوان تایم فریم اصلی انتخاب کنیم؟

یکی از دلایلی که معامله گران نوپا آنطور که باید و شاید کار نمی کنند آن است که در تایم فریم های نادرستی نسبت به شخصیتشان معامله می کنند. معامله گران جدید می خواهند سریع پولدار شوند. به همین دلیل کارشان را بای تایم فریم های کوتاه مدت مثل یک دقیقه ای یا پنج دقیقه ای آغاز می کنند. در نهایت معامله نومیدشان می کند چرا که این تایم فریم با شخصیتشان سازگاری ندارد.

برخی از معامل گران با معامله در نمودار های   ساعته احساس بهتری دارند. این تایم فریم طولانی تر است اما آنقدر هم طولانی نیست. سیگنالهای معاملاتی در آن ها کمتر است اما خیلی هم کم نیست. معامله در این تایم فریم زمان بیشتری برای تحلیل بازار به شما می دهد و همزمان کار با عجله پیش نمی رود.

از سوی دیگر دوستی هم هست که هیچگاه و به هیچ وجه در تایم فریم زمانی 1 ساعته معامله نمی کند. این مسیر برای او بسیار کند است و احتمالا فکر می کند نمی تواند تا پیش از ورود به معامله دوام بیاورد و فسیل می شود. بنابراین معامله در نمودار 10 دقیقه ای را ترجیح می دهد. او در این نمودار هم برای تصمیم گیری بر مبنای پلن معاملاتیش زمان کافی دارد. (البته نه خیلی زیاد)

بسیار خوب حالا احتمالا می پرسید پس چه تایم فریمی مناسب شماست؟ خب دوست من اگر توجه کرده باشید این بستگی به شخصیت شما دارد. دقیقا به این بستگی داره که فرد صبوری هستید یا عجول آیا اگر روزانه ده ها معامله انجام ندهید دلمرده می شوید یا به باز نگه داشتم معاملات بلند مدتی علاقه دارید یا حتی فراتر برویم الزامات شغلی دارید و نمی توانید مرتب پشت چارت باشید، همه اینها در انتخاب تایم فریم شما نقش دارند.

باید با تایم فریمی معامله کنید که با آن احساس راحتی می کند. وقتی در جریان یک معامله هستید همیشه نوعی احساس خرسندی یا حس نومیدی دارید چرا که پای پول واقعی مطرح است و این طبیعی است. زمانی که معامله گری را آغاز می کردیم نمی توانستیم به یک تایم فریم پایبند بمانیم. کار را با نمودار 15 دقیقه آغاز می کردیم، سپس به نمودار 5 دقیقه می رفتیم، سپس نمودار یکساعته، چهارساعته و روزانه را انتخاب می کردیم.

این برای تمام معامله گران تازه کار طبیعی است. تا آن زمان که ناحیه آسایشتان را بیابید و متوجه شوید که چرا پیشنهاد می کنیم با استفاده از تایم فریم های مختلف معامله دمو کنید تا ببینید کدام تایم فریم با شخصیتتان سازگارتر است.

انتخاب های تایم فریم های مختلف برای مولتی تایم فریم

اگر بتوانید از میان تایم فریم های در دسترس بهترین آن ها را برای خود انتخاب کنید، تا حد زیادی میزان معاملات سودآور شما افزایش می یابد. اولین سوالی که باید از خودتان بپرسید این است که تایم فریم اصلی (مادر) که در آن معامله می کنید کدام است! این تایم اساس زمان معاملاتی شماست. که این موضوع در بند بالا کامل توضیح داده شد.

قدم بعدی انتخاب تایم فریم های بزرگتر(فراچارت: ماژور) و کوچکتر(فراچارت:مینور) می باشد. تایم فریم های ماژور و مینور عمدتاً به عنوان دوره های زمانی بزرگتر و کوچکتر نسبت به تایم فریم اصلی به کار برده می شوند. در مثال ذیل تایم فریم اصلی شما 5 دقیقه ای می باشد، بنابراین ما تایم فریم های 15 دقیقه ای و 1 دقیقه ای را بترتیب به عنوان ماژور و مینور درنظر می گیریم. شما می توانید این مدل را برای هر تایم فریم اصلی پیاده سازی کنید.

در جدول زیر تحلیل چارت بصورت مولتی تایم فریم و پیشنهاد هایی برای انتخاب تایم فریم قرار داده ایم. این جدول صرفا یک پیشنهاد هست و می تواند بستگی به نوع تحلیل شما کمی منعطف تر باشد. فقط مطمئن شوید که برای حرکت رو به عقب و رو به جلوی در تایم فریم ها اختلاف به اندازه کافی وجود داشته باشد. اگر این تایم فریم ها به هم بسیار نزدیک باشد، قادر به یافتن تفاوت آنها نخواهید بود و از این رو نمی تواند خیلی کارآمد باشد.

بهترین فاصله به این صورت است که هر تایم فریم 3 الی 10 برابر نسبت به تایم فریم قبل و بعد خودش باشد و که یکی از بهترین تنظیم ها برای معامله گری مولتی تایم فریم می باشد.

مثلا تایم روزانه شامل 6 تایم فریم 4 ساعته است و 4 ساعته هم 4 برابر تایم فریم 1ساعته است.



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: بازدید از این مطلب : 1870
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 16 مرداد 1399 | نظرات ()